متدبرین گرامی، درصورتیکه از فایلهای دانلودشده بهرهبرداری کردید و آن را در تبیین روش تدبر در قرآن کریم مثمر یافتید، با نیت کمک به توسعۀ جریان تدبر در قرآن کریم، مبلغ دلخواه خود را از طریق درگاه زیر پرداخت نمایید.
تدبر در سوره مبارکه شوری
۱۴ اسفند ۱۳۹۷ | ۱۲:۰۷
ارائه شده در هیئت قرآن و ولایت، تهران، پائیز و زمستان 1397
- فهم ارتباطی آیات 1 تا 7 (دانلود صوت جلسه اول قسمت اول و دوم )
- فهم ارتباطی آیات 8تا 13 (دانلود صوت جلسه دوم - قسمت اول و قسمت دوم )
- فهم ارتباطی آیات 14تا23 (دانلود صوت جلسه سوم قسمت اول و قسمت دوم )
- فهم ارتباطی آیات 24تا41 (دانلود صوت جلسه چهارم)
- فهم ارتباطی آیات 41تا53 (دانلود صوت جلسه پنجم)
- ساختاریابی سوره آیات 1تا18 (دانلود صوت جلسه ششم)
- ساختاریابی سوره آیات 19تا53 (دانلود صوت جلسه هفتم)
- ساختاریابی سوره سیاق او تا سوم (دانلود صوت جلسه هشتم)
- ساختاریابی سوره سیاق سوم و چهارم (دانلود صوت جلسه نهم)
- ساختاریابی سوره سیاق پنجم (دانلود صوت جلسه دهم)
- جمع بندی سوره تفهم سیاق های ششم و هفتم و جمع بندی سوره (دانلود صوت جلسه یازدهم)
دریافت یکجای صوتها:
گزیدۀ بیانات استاد صبوحی سورۀ شوری جلسۀ هفتم 6 دی ماه 97
*چه کسی گفته قرآن از خداست؟ ثابت کن!*
✅ طرف می گوید چه کسی گفته قرآن از خداست؟ ثابت کن. *ثابت کردن اینکه قرآن از خداست به نظر شما چگونه است؟ راهی جز اینکه به او بگویید «خودت بخوان و بفهم و قضاوت کن» وجود ندارد.* می خواهیم راجع به یک کتاب قضاوت کنیم؛ قضاوت درباره یک کتاب جز با خواندنش، فهمیدنش و بررسی دقیق مضامیناش ممکن نیست. شما نمی توانید بی دلیل و بی آنکه قرآن را خوانده باشی و فهمیده باشی راجع به قرآن قضاوت کنی. خود قرآن حجت الهی است.
✅ اگر هم طرف خیلی گردنکلفتی کرد، باید گفت اگر راست میگویی تو هم مثل این قرآن را بیاور. یعنی خدا برای اینکه بگوید قیامت هست ده تا سوره آورده و ثابت کرده که قیامت هست. تو هم ده تا سوره بیاور ثابت کن قیامت نیست.
✅ *آن کسی که قرآن را می خواند و میفهمد ولی الهی بودنش را تصدیق نمیکند، یقین بداند که اگر پیامبر خدا جلوی چشم او از دل صخره شتر زنده بیرون بیاورد، باز هم قبول نخواهد کرد. خداوند با قاطعیت می گوید نشانه و معجزهای بالاتر از قرآن وجود ندارد.* بشر در طول تاریخ این پوست کلفتی را خیلی از خودش نشان داده. حضرت صالح شتر را از دل کوه بیرون آورد و انکارش کردند؛ حضرت عیسی علیه السلام مرده را بعد از ۶۰- ۷۰ سال از قبرش کشید بیرون؛ مرده زنده شد و با مردم صحبت کرد اما انکارش کردند؛ با گل یک مجسمه درست کرد و به اذن خدا در آن دمید؛ این مجسمه جان گرفت و پرید و رفت؛ گفتند معجزه نیست؛ این سحر و جادو ست.
✅اگر وجدان انسانی و انصاف و حق پذیری در وجود کسی بمیرد، هیچ معجزه ای برای او کارگر نمی افتد. قرآن هم مستثنی نیست. کسی هم بخواهد در برود از معجزه، از زیر بار قرآن هم در میرود.
گزیدۀ بیانات استاد صبوحی_سورۀ شوری_ جلسۀ هشتم_ 13 دی ماه 97
مشرکان مطرح شده در سورۀ مبارک شوری، چه کسانی هستند؟
🔹 بعضی ها هر جا می رسند به "والذین اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ" زود می روند سراغ بت پرستان. فقط بحث بت پرستی نیست. اینجا در سوره شوری "والذین اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ" یعنی چه؟ بحث شرک در شریعت است. ما دو مرتبه خواندیم سوره را: "أَمْ لَهُمْ شُرَکَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّینِ مَا لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ" در آیه 21. *این آیه "والذین اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ" در سوره شوری، یعنی طرف راضی شده دینش را از غیر خدا به غیر از وحی ای که پروردگار نازل می کند از جای دیگر و از منبع دیگری غیر از خدا اخذ کند. اینها می شوند مشرکان سورۀ شوری.*
🔹 این شخص ممکن است بت پرست باشد یا ممکن است توقف کرده باشد در یک پیامبر و منکر پیامبر بعدی باشد؛ ممکن است منحرف شده و منشعب شده از دین توحیدی باشد. هر چه می خواهد باشد؛ *اخذ شریعت از هر منبعی غیر از آنکه خدا به آن اذن داده، شرک است.* وقتی حضرت عیسی (ع) آمد دیگر اذن اکتفای به تورات منتفی شد. اذن نمی دهد شما در تورات توقف کنید و بگویید کاری با انجیل و کاری با عیسی (ع) ندارم. وقتی که پیامبر اسلام (ص) آمد اذن وجود ندارد کسی بایستد بگوی من به حضرت عیسی (ع) اکتفا کردهام. این همان انکار حضرت عیسی (ع) هم میشود؛ چون حضرت عیسی (ع) گفتند که به پیامبر بعدی ایمان بیاورید.
🔹 پس این که میفرماید: "وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ" دریارۀ کسانی است که به جای الله ولی و سرپرست انتخاب میکنند و دین را از او میگیرند؛ به جای الله که وحی می کند و تنها او سزاوار وحی کردن است و او حق دارد برای بقیه دین تعریف کند. *در امر شریعت و دین، توقف در هر نقطه ای که از جانب خدا، اذنی برایش وجود ندارد این شرک است و دنبالهروی از شرکای پنداری است.*
گزیدۀ بیانات استاد صبوحی_سورۀ شوری_ جلسۀ نهم_ 20 دی ماه 97
«مَوَدّت فی القُربی» ضامن تداوم دین واحد الهی
«قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی» پیامبر من بگو من از شما بابت این دین حقی که دارید، اجری طلب نمی کنم جز مودت دربارۀ نزدیکان. با توجه به اینکه گوینده سخن پیامر است، منظور از «الْقُرْبَی» میشود نزدیکان خود پیامبر.
مودت یعنی چه؟ مودت با محبت فرق دارد. محبت یک کشش قلبی است ولی مودت یک تعامل عملی و رفتاری است. تبعیت در ذات مودت وجود دارد.
اما نقش این مودت نزدیکان پیامبر در سورۀ شوری چیست؟ ببینید همین اسلامی که قرار بود دین حقی باشد که یهودیت و مسیحیت و مشرکان و دیگران را ذیل خودش جمع کند، خودش دچار شعبهها و فرقهها شد. هفتاد و دو ملت ادعای قرآن می کنند ولی بعضی از اینها یکدیگر را کافر می دانند. سوال اینجاست که آیا دین بعد از حیات ظاهری پیامبر خدا دیگر صاحبی ندارد که دعوت به حق کند؟ که جلوی تفرقه های بی حجت را بگیرد؟ آری دارد. اینجاست که می شود «الّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی». درحقیقت در سوره شوری مودت نزدیکان پیامبر گرامی اسلام یعنی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ضامن حفظ دین حق واحد است. این ضامن حفظ دین است چون بعد از پیامبر خدا قرار نیست رسولی بیاید.
در نگاه حقیر با توجه به تدبر در سوره شوری «الّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی» در دعوت پیامبر اسلام، جایگزین بشارت به پیامبر بعدی در دعوت پیامبران قبلی است. هر پیامبری آمده قبل خود را تصدیق کرده، نسبت به بعد خود بشارت داده، خواسته خط وصل بماند. در آیۀ 6 سورۀ مبارک صف به این دو شأن پیامبران اشاره کرده است. منتها در مورد پیامبر اکرم، دیگر بشارت به رسول بعدی وجود ندارد. بعد از پیامبر اسلام آن کس که ضامن حفظ دین حق و دین واحد است اهل بیت پیامبر هستند.
جمع بندی سورۀ مبارک شوری جلسۀ یازدهم (پایانی)- 4 بهمن 1397
جدا دیدن دست خدا از دخالت در مسأله رزق بستری شده برای جدا شدن از دین حق واحد. و جدا شدن از دین حق واحد تمسک و تجسم پیدا کرده در قرائات مختلف از دین واحد الهی به نفع مطامع شخصی. این را اگر بخواهیم به زبان امروز بگوییم، مشکل اول سکولاریسم است و آنچه که از آن زاییده میشود پلورالیسم است.
اگر می خواهیم از هر دو نجات پیدا کنیم باید بفهمیم توحید در مالکیت و رازقیت اقتضاء میکند توحید در دین و شارع و طریقت را. نمی شود که مالک یکی باشد، رازق یکی باشد ولی صد جور راه از پیش خودت به سوی او جعل کنی و تعریف کنی. ابنای بشر باید تشنه کامانه بدنبال راه حق باشند. راه حق ده تا نیست، صد تا نیست، هزار تا نیست. راه حق یکی است و آن چیزی است که از دوران نوح علیه السلام راه حق است تا امروز و تا قیامت.
سلام اگه ممکنه تدبر جز ۲۹ رو بصورت یک کتاب دربیاورید چون کتاب را بهتر وراحتتر میتوان استفاده کرد انشالله خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید